آقای مشاور فرمودند: علت اینکه همسرشما بیرون از خونه با نامحرم ارتباط برقرار می‌کنه یا سعی می‌کنه ارتباط برقرار کنه ، خود شمایید.

شما کم میزارید که این اتفاق میفته.

فرمودن اگه شما خونه ناهار سیر بخورید برید بیرون ، میرین رستوران دوباره ناهار بخورین؟ نه چون سیر هستید میل به غذا ندارید.

همسر شما هم اگه تو خونه نیازهاش برآورده بشه مطمئنا در بیرون از خونه دنبال برطرف کردن نیازهاش نمیره.

خب من کاملا موافق بودم با این سخنشون ولی به شرطها و شروطها:

قبل از همه ی اتفاق ها من نهایت سعی خودمو میکردم که یه زن ایده آل باشم برای همسرم

مهربون ، شاد ، به ظاهرش برسه ، خوب باشه ، و.به قطعیت نمره ۲۰ به خودم نمی‌دم ولی نمره ام بالای ۱۶و ۱۷هم میشد.

ولی وقتی سعی کردن با خانمی ارتباط برقرار کنند دلیلش چی میتونست باشه؟

سوالی که بارها پرسیدم و بی جواب ماند ؟من کجا کم گذاشتم؟چی باعث شد که به خانمی دیگه ابراز احساسات کنی؟

یه سوال بی جواب

همین باعث شد که کم کم از کارهام کم کنم

آرایش نکنم

لباس متنوع نپوشم

بی خیال باشم

رو جملات  محبتی و شور انگیز خط بکشم

حتی سینا خیلی برام مهم نباشه

زندگی همش یه نواخت و کسل کننده باشه

و خیلی سرسری به همه چی نگاه کنم

بی احترامی کنم و.

ولی حالا بعد دو سال دوباره سینا همون کارشو تکرار کرد ولی فهمیدم این دفعه مقصر خودم هستم

خودم که سینا رو اصلا ندیدم.

نیازهاشو ندیدم. خب اگه انصافا بخوام به موضوع نگاه کنم باید بگم : من بازنده ام.

دو روزه که فهمیده ام چقدر راه رو اشتباهی اومدم ، چقد باید دور برگردون بزنم.

امروز رفتیم یه خرده مواد غذایی بخریم ، خانمهای سوپری همه دارای آرایش

من دیدم که سینا به آرایششون یواشکی توجه می‌کنه

دوباره از خودم جا خوردم که واای بر من

چند وقته که صورتت آرایش به خودش ندیده؟

چطور مرد من وقتی چشمش تو خونه سیر نشده ، وقتی لبریز محبت و احترام همسرش نیست ،بیرون از خونه می‌تونه این همه غذا ببینه و جلوی خودشو بگیره؟

آخ متاسفم برای خودم

باید خیلی زود سبک زندگیمو تغییر بدم خیلی زود.

 

 

 

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها