زندگی من دقیقا الان روی یک ویرانه قرار دارد

شاید هم ویران شده

نه احترامی

نه عشقی

نه ذوقی

نه زندگی ای

استرس پرِ وجودمه

به مشاور زنگ میزنم

کتاب میخونم

هزار فکر میکنم

بالا میکنم ، پایین میکنم

ولی انگار هیچی درست نمیشه .

از اینکه ببینی همسرت داغونه، زندگیت پر از تنش و دعوا،سرد و بی روح و نتونی هیچی رو جمع کنی و بدترش هم میکنی، با خودم میگم کاش هیچ کدوم از این اتفاقات نبود

کاش میشد با آرامش و خیال آسوده با عشق ، محبت یه جمع خانوادگی داشتیم

کاش زندگیمون خوب میشد ،حالِ دلمون خوب میشد.

 

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها